بسم الله الرحمن الرحیم سلام(عشق معنوی۲)سلام بر دوستداران حیوانات

بسم الله الرحمن الرحیم سلام(عشق معنوی۲)سلام بر دوستداران حیوانات

(:اینهایی که حیوان نمی خورندبه هنگام مرگ(خیلی سخت) جان نخواهندداد:)
بسم الله الرحمن الرحیم سلام(عشق معنوی۲)سلام بر دوستداران حیوانات

بسم الله الرحمن الرحیم سلام(عشق معنوی۲)سلام بر دوستداران حیوانات

(:اینهایی که حیوان نمی خورندبه هنگام مرگ(خیلی سخت) جان نخواهندداد:)

بوسه برلبانه معشوقه پسر+دختر

بسم الله الرحمن الرحیم سلام خب من هم عاشقه پسری شدم و آرزوبه دل موندم!ازمعشوقه بگم؟!بگم!ازعشق بخوام یادکنم کوه به لرزه می افتد،آتشی هستم روبه دریازیره باران می سوزم،آبه باران میریزدبررویه من اما،آتشی هستم که خاموشی درش نیست،بارون مبارک،من قدیم شعرمی گفتم،نقاشی می کشیدم،ازمعشوقه بگم عشق به لرزه می افتد،افتخارمی کنم داداش کوچیکه ی عشقم وتوخانواده عشق جای دارم به جرعت می گم برای اونایی که هنوز عاشق نشدن عاقوشم رابازنمودم،من ازاون عاشقام که صلاحه مرگم خنجره علی راحضرته معصومه به امام رضا گفته تاازمن بگیره،من ازاون عاشقای دیوونم که دارم دنباله ریل راه آهنه امام رضا می گردم تا۲قطعه بشم،من ازاون عاشقایی هستم که به معشوقه عهدداده ام تابمیرم،من ازاون عاشقام که می خوام همه بگن دیوونه بود،من ازاون عاشقام که می خوام تاقیامت ازیک موآویزان شم،من ازاون عاشقام که سالها گذشت وحرفه دیگران که فراموش خواهی کردبه من اثبات نشده،من ازاون عاشقام که جوابه ردبه سینه من زدن،ازمادربه انسان نزدیکتر؟امادنیاطاقته من و نداره،قربونه امام رضابرم اونه که ازخدابرای من فرصت گرفته،شایدعقل به من رجوع کرده،خیلی بده حسرت به دل بمونی،تواین دنیاعاشقه زنده ندیدم،من دراین خواب ناتوانم،      می خواهم توانمندشوم،آخرچرابایدبسوزم،بسازم ودرآخر،خراب کنم،من خودکشی نکردم ولی همه عاشقا قلبه درست حسابی ندارن،بارهااغماراتجربه کردم،سکته که چیزی نیست،ولی مرگ باید آدم وبخواد،من اینجامی نویسم تادرقیامت چیزی داشته باشم تابه معشوقه مدرک نشون بدم که حتی یک لحظه ازفکره اوغافل نبودم،عشقه اصلی اون دنیاست من می خوام زودبرم،نمی خوام دیربشه می خوام هرچه زودتراونجارواحساس کنم،تاکی توخواب بایداونجاروبه رخه من کشند،آیافرشتگانه وحی به سراغه من خواهندآمد؟قبل ازاینکه دیگه من بخشیده نشم؟آیابه منه عاشق پیشه رحم میشه؟شایدبعضی ازعاشقامی خوان مثله من آبروی عشقشون رومرگ تظمین کنه،شایدراهه دیگه نباشه،شایدعاقبته ماازدستمون خارج بشه،اونایی که خودکشی     می کنن خودشون روراحت می کنن چون،چون بوسه برلبانه معشوقه رانمی توانند فراموش کنند،آخه یک بارتجربه کردن،عاشقی که تصویروصداازمعشوقه نداشته باشه هرلحظه خونه عشقش پررنگترمیشه تاوقتی ریخت همه بفهمنداین زنده بوده و زنده بوده،به یاریه من شتابیدوآبروی ریخته عاشق روجمع کنید،می تونید؟نه،ولی می تونید طلبه مرگه طبیعی عاشق پیشه روازخدابخواهید،زیاداجازه ندارم ازعشق بگم،عشقه من به دختربودفقط یه دونه،ازهمه جهان وجهات عشق رابه معنیه بودن ونبودن می فهمم،من ونصیحت نکنید،من عاقلترازاونی هستم که خودم فکرش رومی کنم،زیره عهده معشوقه زدم،همینطورکه اون من ونخواست وعشق یکطرفه بودمن هم خودم ونمی کشم،ولی خدارومی خوام ازهرراهی که شده می خوام به خدابرسم چون بزرگیه اون رواحساس کردم ومی خوام بهش برسم،می دونم اون خوشبختیه معشوقه من روبه من نشون میده،آخه دوست دارم باز ببینمش خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.خیلی سخته آخه اون توهمین دنیاست،به من داره ظلم میشه،کمکم کنید،وای خدایا نکنه طاقته من طاخت شه!به همه عاشقا باعشق می گم درحسرته دیدنه یارعشق کنید،معنیه عشق همینه حالا چه پسربه پسر چه دختربه دختر چه پسربه دختروچه دختربه پسر،فرقی میانه دختروپسرنمی بینم،عشقه حقیقی عشق معنوی است،عشق به خداست والسلام.

وبلاگ دیگرهادی درپرشین بلاگ۱

وبلاگ دیگرهادی درپرشین بلاگ۲

نظرات 12 + ارسال نظر
هلن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:55 http://www.helenjoon.persianblog.ir

بزار اول یه دیوونه بت بگم

شما صاحب اختیاری!

هلن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:56

دیووووووووووونننننننننهههههههههههههههههههههه

شما نفره اول نیستید که به من می گید دیوونه بارون مبارک !

هلن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:56

آخیش حالا دلم خنک شد
اینجا چرا از این عکسا نداره که نیشش بازه؟

فدات عزیز!

هلن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:57

خب عشق چیز خوبیه البته اگر انسانو به معنویات برسونه نه اینکه دور کنه
بات موافقم
دفعه دیگه هم حق نداری با مامانت دعوا کنی هااااااااااااا

توبه می کنم توبه گرگ مرگه !

هلن چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:58

میام نظرایی که بت دادمو میشمارم وای به حالت اگه تاییدشون نکرده باشی :دی

پس چرا نیومدی ؟!

کاظم چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:24 http://lonlyviolon.blogsky.com

ببین هادی جان دارم نگرانت می شم
اگه قرار که از مرگ و میر و اون دنیا و ...... حرف بزنی کلاهمون می ره تو هم
اینا حقایقی هستند که خودشون به موقش بوجود می آن
نمی خواد اینطوری بهشون فکر کنی ، حسرت بخوری و..
من و ناراحت نکن
از این به بعد بیشتر مواظب خودت می شی چون من می گم !
خیر سرم داداش بزرگه منم ها
حرف هم نباشه
بعد اینکه نوشته هات خیلی پشت سر هم قرار گرفتن
یه فاصله ای ، خط بعدی و....
همزاد هادی من کیه ؟
اگه فکر می کنی که تویی کاملا اشتباه فکر می کنی
چون تو هم خودت هادی من شدی !!
بعد اینکه من از شهر تهران باهات ارتباط برقرار می کنم !!
حالا حالت چطوره
بفهمم رفتی سمت سیگار ، می کشمت !! روی بوم نقاشی بعد واست سیبیل می زارم
اینقدر کامنتهای منو الکی مصرف نکن
جدیدا سرم شلوغه
خلوت تر که شد تند تند آپ می کنم به دو دلیل
۱ هادی
۲ هادی!!

سلام
این کاظم همون آقاکاظم مجازیه خودمونه ؟! من گریه کنم؟!ازیه جایی متوجه می شی کامنتارو شاید سره کارت باشی!!؟
عزیزم نگرانه من نشو کم گرفتاری داری؟!مگه مرگ واون دنیابده؟همه خوبا اکثر می رن ولی چون تو می گی چشم!چشم داداش بزرگه!آخه دیگه چغذه مواظب خودم باشم ؟!
چشم!سرت سلامت!چه خوبه دیگه نصفه اختیارم دسته خودم نیست !چشم ازیم ممبد نوشته ها رو با فاصله می نویسم !
خطه بعدی هم می زارم !
آقاکاظم هادی دومی مبارکه !
چه خوب منم تهرانم!
قراره بایکی از دوستان مشهد قرار بزارم اسمش راحله است من آجیم راحله بود مرد عمرش رو داد به شما به خاطره همین راحله آجیه منه در شهره کرد چغذه حلال زاده است زنگ زد همین الان داداش هم که متولد۶۲ خیلی وقته ازدواج کرده رفته شما چطور ؟!
پس آقا کاظم نقاشم بوده ما خبر نداشتیم! من مثله خودت ۳۰بیل دارم،
سیگار هم خودم خ۰واستم برای همیشه ترک شد خیالت راحت باشه!

چشم چرا سرت شلوغه ؟!
می ترسم هادی ۳ هم بیاد !
یاعلی مدد.

سکوت شبانه چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 13:44

گل گفت مرا نرمی از خار چه می‌جویی
گفتم که در این سودا هشیار چه می‌جویی

گفتا که در این سودا دلدار تو کو بنما
گفتم نشدی بی‌دل دلدار چه می‌جویی

گفتا هله مستانه بنما ره خمخانه
گفتم که برو طفلی خمار چه می‌جویی

گفتا ز چه بی‌هوشی بنمای چه می‌نوشی
گفتم برو ای مسکین هشدار چه می‌جویی

گفتا که چه گلزار است کز وی نرسد بویی
گفتم اگرت بو نیست گلزار چه می‌جویی

گفتا که وفاجویان خوابی است که می‌بینند
گفتم که خیال خواب بیدار چه می‌جویی

مولانا

عزیزم آدرست رو به من بده !

کاظم چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 14:04 http://hadi14.blogsky.com

سلام
هادی ۲
من نقاشی بلد نیستم
حالا که سبیل داری پس سبیل هاتو یکی یکی یا دو تا دوتا می کنم
هادی ۳ چی بابا تو همین دوتاش موندیم
خدا بیامرزه آبجی تو رو ، تمام پاکی ها نثار روحش باد

خوش بگذره ، مشهد رو می گم

راستی من دوست دارم تو به این وبلاگ (یعنی هادی ۱۴ بیایی) البته اگه دوست داشتی اونیکی هم بیا
ولی من دوست دارم هادی با هادی باشه !
البته هر جور که تو راحتی ، خیلی خوب حالا که اینقدر اصرار می کنی باشه تو بیا به وبلاگ هادی ۱۴
راستی هادی تا ۱۴ تا جا داره
حالا تو از سومیش می ترسی ؟
شوخی کردم
هر کسی که واسه من هادی نمی شه ؟!!
مشهد رفتی ما رو هم دعا کن
بعد به امام رضا بگو چرا با این همه طلا هشتم شده !
سوغاتی هم نمی خوام ، بابا نمی خوام ، چرا اینقدر اصرار می کنی ، نه ما راضی نیستیم داداش
اصرار نکن ، خودت سلامت باشی بهترین سوغات واسه ماست
بعد مراقب خودت هم باش سیبیلو
اینقدر هم به فکر مرگ نباش ، تکرار می کنم
تا حالا نشده که سر این موضوع کتکت بزنم ولی انگار کتک می خوای ها (از نوع مجازی)
حالا به من می گی مجازی؟
من حقیقی هستم ولی تو دنیای مجازیم
پس خودم مجازی نیستم
من زائیده خیال کسی نیستم
من هنر خدا هستم
مرا آفرید ، هنرمندبزرگ


از این به بعد صبح ها پا می شی می ری نون تازه می گیری تا من صبحونه بخورم
( سوء استفاده از بزرگی سن)
( وجدان کاظم : کاظم جنبه داداش بزرگ بودن رو نداری ها ، بی جنبه واست متاسفم
کاظم : چی حسودیت می شه ؟
وجدان کاظم : پهه اینو ، من وجدانم حسادت نمی کنم دلم به حالت می سوزه آخه جنبت کمه
کاظم : اااااا)

خوب خسته شدم اینقدر حرف زدم
فعلا
از این به بعد هم آخر کامنت هات ننویس خداحافظ و ....
بگو فعلا ، آخه نمی خوام ازت خداحافظی بشنوم
....

سلام داداشی کاظم می گما عجب کلی انداختی بابا بچرخ تا دورت بگردم عزیز!!
کاظم مجازی من نقاشی بلدم ولی از نوعه عجق وجقش !!
هیییییییییییییییییییییییییییییی واااااااااااااااااااااااای !
چلا دیبیلامو می شکونی ؟!
لوووووووووووووووووول
تا۳ نشه بعدش میشه ۴!!
فدات بشم خدا امواته شما هم بیامرزد ماراهم رحمت نماید !!
قربونت برم چون تو گفتی خوش می گذره یادم باشه یه زنگ به آجی بزنم !!
حتما من هم دوست دارم اگه ۱۰۰ تا سایت داشتی من ۲۰۰ تا شو بیام اگه بچه خوبی باشی برام آدرساشو جفتشو هر موقع بنویسی تا موقعی که حفظ کنم دادا !
اگه باهادی ارتباط داری ما رو به هم برسون ! البته ببین هادی جون دوست داره با من رفیق بشه !!
دوست دارم هادی بشه ۱۶!
۱۴ کمه ۷۰ تا هادی باید بریزن سرت یا ابوالفضل !!
آخه ۳ تا بشه بعد میشه ۷ تا دیگه قوزه بالا قوز !!
من هم شوخی نکردم !
چه خوشکل من و شوت کردی قاطی باقالیها ولی من هم هادی رو به اندازه تو دوست دارم !
حتما دعات می کنم داداشی تو مشهد !
عجب سوالی کردی من توش موندم ولی تو اماما شماره مهم نیست ؟ خب قربونه خودش و هشتش برم من !
سوغاتی واسط یه تسبیح تبرک شده میارم ولی خودت باید از من بگیری !!
تا تورودارم سلامتم !
اگه تو مواظبه خودت باشی من هم مراقبه خودمم!
همش سیبیل هم که ندارم ریش هم دارم بیشتر ریشو یم !!
مرگ به فکره ماست هوریه بهشتیه من !!
نگو که دلم واسه کتک تنگ شده که اونم تو مجازی نفرین کن خدا همچین می زنه دماخم بخوله به زمین !!
آخه هنوز ندیدمت بااینحال که مهم نیست مهمه ؟!
شک دارم وجود که داری منظور موجودی ؟! خود تو رو کن دادا !!
روحت که مجازیه ؟!
تو خیاله من نیستی !!
هنره خدا وای پس باید خوشدل باشی !!
تو که گفتی نقاش نیستی ولی هنرمند هستی !! شاید معرق کاری می کنی !!
آخی تا همین چند وقت پیش چند روزی می گرفتم می دونی دادا من من ۱۰ سال حتی یک شب هم نخوابیدم چند شب بیشتر نیست با اراده زنده بودن سحر خیزم !!
یادم نیانداز یاده شبها وااااااااااااای یه بار ۵ شب نخوابیدم یکجا !!
شما اگه ۱۰ سالتم بود واسه ما بزرگی ولی چه کنیم بابابزرگ هی داده بیداد !!
(سوءاستفاده از خامی)
وجدانه هادی:خوشولو بولو شیلتو بخور
هادی:من مردم بزرگ شدم
وجدان:بولو جوجو حال مال ندالیم
هادی:همون بهتر که همیشه درد بی جی لی !!
دوست دارم ای یار فعلا=بعدا
IlYmN
فعلا من برندم !! جونم.

علی رضا چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 18:18 http://baztabroh.blogsky.com/

سلام
چی میخوای از من بدونی من یم مرد ۲۳ ساله مشهدی در حال تحصیل در رشته تجارت الکترونیک و شغلم هم تو بازرگانی کارخانجات مقصود مشغولم و فعلا هم بیش از حد داغون
خوب فکر کنم اینقدر کامل بود که احتیاجی به گذاشتن لینک شناسنامه نیست فقط باید بگم که اگر سواله دیگه ای داشتی فقط توی قسمت نظرات سایتم بنویس و یا به یکی زا این شماره ها تماس بگیر خوشم میاد با یک آدم جالب صحبت کنم
۰۹۱۵۳۲۲۱۶۷۷ و یا ۰۹۳۵۹۶۴۶۰۵۰
یا علی

خیلی ممنون که انقدر خوبی!!

کاظم چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 18:32

سلام
داداشی کوچولوی من
عیبی نداره بهت نقاشی یاد می دم
میکی موز بکشی ، تام و جری ؛ باشه ! آفرین
من کی دلت رو شکوندم ؟
بمیرم اگه دل تو رو بشکنم
اصلا بترکم خوبه ؟ راحت شدی
با هادی که ارتباط دارم ، اما کم ، موبایلشو هم دارم
اونم داداشت ، دعوا نکنین ها
من نمی خوام هادی ۱۶ تا بشه
از پس تو یکی بر نمی آم وای به حال اون ۱۴ تا دیگه !!!
(به غیر از هادی ۱)
من هم تو رو اندازه خودت دوست دارم
هادی من !!
گفتم سوغاتی نمی خوام ، به جاش یه انگشتر باریک و خوشگل واسه خودت بخر ، اونو بنداز دستت ، که یاد من و هادی باشی
ریشو
ریشووووو ریشوووو
ریشاتو هم می کنم (اگه به حرفام گوش ندی)
از مرگ و میر و تلفات حرف نزن
مگه با تو نیستم
من و اذیت نکن ، بی ملا حظه
من هم هوری نیستم ، یه کم شبیه قوری هستم
ولی میشه به فکر نوری یم (محمد نوری خواننده)
من نفرین نمی کنم ، کتک می زنم
چه جوری خودمو رو کنم ؟
مگه من پشتم ؟
نخیر ، من مجازی نیستم
تو هم هنر خدایی
معرق کار نیستم
بسه از امشب عین بچه حرف گوش کن می گیری می خوابی
وگرنه فلکت می کنم

دیگه تو وجدانت رو قاطی ماجرا نکن

سفر خوش
خوش سفر



سلام
داداشی بزرگه من !
اگه نقاش یاد می دی پس بلدی !!
خوبه ممنون می شم !
دله من و نشکوندی عزیزم !
خدا نکنه من زود تر از تو بمیرم تا بقا عمره تو باشه چون ذاتت خوبه !!
نترک! مگه چاقی که می خوای بترکی ؟!
خب خوبه دیگه ای کاش من هم موبایل معشوقه م رو داشتم و جواب می داد ! باهاش هماهنگ کن با هم آشنا شیم اگه صلاح می دونی !
از من کوچیکتره ؟!
خب هادی ۳ تا بشه چی ؟!
آخی من تتخالیم ؟!
خوش به حاله تو که هادی رو داری و خوش به حاله هادی که تو رو داره و خوش به حاله من که کاظم مجازی و هادی جون رو دارم نه ؟!
فکر می کردم تو من رو بیشتر از هخودم دوست داری !
من هادیه تو هستم ؟!
چشم یه شرف الشمس یمنی یا هر عقیقی که تو بگی به انتخابه آجی جونم به نیت ت می گیرم عزیز !!
خدا بخواد به یاریه امام رضا یک ماه دیگه عازمم !! و زود بر می گردم ! انشاالله !!
باشه ریشو بهم میاد چون همیشه ریش دارم گاهی هم زیاد !!
چیه بی ریشی!!
آی نکش کنده نمیشه بابا !!
با انصاف نمی گه می برم می گه می کنم !!
چشم از مرگ نمی گم چون من و کاظم و هادی و ندا و راحله همیشه موندگاریم حتی بعد از دنیا با هم تو بهشت حال می کنیم ولی باید با ایمه اطهار با خدا باشیم خب نمازت رو اوله وقت و بلا دل و جون نماز شب بخون !!
تو قوری نیستی نوری هستی !
آقا محمد نوری رو خوب نمی شناسم !
آی دردم گرفت نزن! خدای نکرده کتک زدنت که هوسی نیست ؟!
یه نمه بیای جلو من هم می بینمت هم می بوسمت !
یاعلی مدد
کاظم کاظم ماشاالله کاظم آقا انشاالله دوست دارم بای نبای فعلا=بعدا !! یا علی یادت نره یا علی یادت نره یا مولا علی مددی مولا۱۲۳۱

نازنین چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 22:58 http://a3moone-cheshmat

سلام
وبلاگت بهتر شده از این لحاظ که دیگه در مورده سیگار
نمی نویسی
موفق باشی
بازم بیا وبلاگم

وای نازنین نکنه معشوقه من مثل تو باشه و فکر کنه عزیز ؟!

قلبی خواهان عشق شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:07 http://asheqi.mihanblog.com

عاشق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد